معنی آب زده - جستجوی لغت در جدول جو
آب زده
مخفّفٌ
ادامه...
مُخَفِّفٌ
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به عربی
آب زده
Waterlogged
ادامه...
Waterlogged
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به انگلیسی
آب زده
imbibé
ادامه...
imbibé
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به فرانسوی
آب زده
পানি ঢালা
ادامه...
পানি ঢালা
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به بنگالی
آب زده
پانی میں ڈوبا
ادامه...
پانی میں ڈوبا
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به اردو
آب زده
suya batmış
ادامه...
suya batmış
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
آب زده
imara ya maji
ادامه...
imara ya maji
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به سواحیلی
آب زده
empapado
ادامه...
empapado
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
آب زده
wassergesättigt
ادامه...
wassergesättigt
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به آلمانی
آب زده
водяний
ادامه...
водяний
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به اوکراینی
آب زده
przemoczone
ادامه...
przemoczone
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به لهستانی
آب زده
被水淹没的
ادامه...
被水淹没的
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به چینی
آب زده
encharcado
ادامه...
encharcado
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به پرتغالی
آب زده
inzuppato
ادامه...
inzuppato
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
آب زده
doorweekt
ادامه...
doorweekt
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به هلندی
آب زده
промокший
ادامه...
промокший
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به روسی
آب زده
จมอยู่ในน้ำ
ادامه...
จมอยู่ในน้ำ
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به تایلندی
آب زده
basah kuyup
ادامه...
basah kuyup
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
آب زده
पानी में डूबा
ادامه...
पानी में डूबा
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به هندی
آب زده
ספוג במים
ادامه...
ספוג במים
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به عبری
آب زده
水浸した
ادامه...
水浸した
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به ژاپنی
آب زده
물에 잠긴
ادامه...
물에 잠긴
تصویر آب زده
دیکشنری فارسی به کره ای
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آب زدن
آب افشاندن بچیزی یا جائی آب پاشی کردن، فرو نشاندن آتش خشم تسکین دادن رام کردن
ادامه...
آب افشاندن بچیزی یا جائی آب پاشی کردن، فرو نشاندن آتش خشم تسکین دادن رام کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تب زده
تب زده
کسی که مبتلا به تب باشد
ادامه...
کسی که مبتلا به تب باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر آب شده
آب شده
Melted
ادامه...
Melted
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر آب شده
آب شده
آب شُدِه
fondu
ادامه...
fondu
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر آب شده
آب شده
آب شُدِه
растаявший
ادامه...
растаявший
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر آب شده
آب شده
آب شُدِه
geschmolzen
ادامه...
geschmolzen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر آب شده
آب شده
آب شُدِه
розтоплений
ادامه...
розтоплений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر آب شده
آب شده
آب شُدِه
stopiony
ادامه...
stopiony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر آب شده
آب شده
آب شُدِه
融化的
ادامه...
融化的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر آب شده
آب شده
آب شُدِه
derretido
ادامه...
derretido
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر آب شده
آب شده
آب شُدِه
fuso
ادامه...
fuso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر آب شده
آب شده
آب شُدِه
derretido
ادامه...
derretido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر آب شده
آب شده
آب شُدِه
gesmolten
ادامه...
gesmolten
دیکشنری فارسی به هلندی